Thursday, July 06, 2006

ناله زمين

زمين با من حرف مي زند
شكوه مي كند از اين همه درد
از اين همه خون
از اين همه بيداد
زمين مي گريد و هق هق مي كند
براي كودكان بي گناه
براي زنان مظلوم
براي مردان شرمنده
مي گويد مي ترسد طاقتش طاق شود
مي خواهد كاري كند اما نمي تواند
مي خواهد نعره بزند
بر تن زخمي اش بوسه مي زنم
به آرامي به او مي گويم صبر كن
بياييد كمكش كنيم. تنش زخمي است زخمي
ناله مي كند مي شنوي؟

3 Comments:

Blogger Akram Hesaraki said...

shenide mishe
hatman

7/07/2006 12:37 AM  
Anonymous Anonymous said...

inghadar sedaye dad o faryad , hegh heghe gerye o ghah ghahe khande miad ke ferk konam sedaye zamin tush gomshode...

7/07/2006 2:19 PM  
Anonymous Anonymous said...

.پدیده جان سلام
.سلام نادیده آشنای روزهای بیقراریم
سلام بانوی شعر و دردو روزهای طلاییم.
.سلام درد کشیده زمین از جور زمان
.سلام آشنای ناله های داده بر بادم
منهم مانند تو سر بر خاک نهادم
.بوسه بر گِل دادم
.با یادت شادم، مبر از یادم
میبوسمت و برایت لحظاتی شاد
.و بی آلایش میطلبم
،عاشق و پابرجا بمانی سرو زیبایم
،گُل خوشبویم
.پدیدهُ بی همتایم
.سعید از برلین

7/09/2006 2:27 AM  

Post a Comment

<< Home