Wednesday, January 18, 2006

هنوز در راهم


نیمی از راه را پیموده ام
و آبی جاده را نوشیده ام
بعد این پیچ خطر
حتما نور سپید را خواهم دید
ابر و مه می رود
من شرم را کنار می زنم
دریا و آفتاب را می بویم
پوستم زندگی را می شنود
گوشم تنت را لمس می کند
ونسیم، شعر من را زمزمه می کند

2 Comments:

Anonymous Anonymous said...

to ham ke ghermezete :))

1/18/2006 2:43 PM  
Anonymous Anonymous said...

پديده نازنينم، يه پديده بايد پديده بمونه. يه چيز مستمر. پس اون حساي قشنگت كو؟ بنويسشون بذار ما هم به لذت خوندن زيباييهات شاد شيم.

1/25/2006 1:33 PM  

Post a Comment

<< Home