دل تنگ توام
چه مستم از صدای باران
نت های باران را حفظ نمی شوم
بارها شنیدمشان اما تازگی دارد هنوز
خوشحالم که می شنوم
دلم بهانه تو را می گیرد
خودم اینجا دلم در جاده سبز در پرواز
دلم آتش می خواهد
کتاب ها و کلیدها را پس می زنم
و تو را می فشارم
بی پروا عاشقم
آب روی آتشم نباش
و اگر فردایی نباشد
بیا امروز رنگ بازی کنیم
نت های باران را حفظ نمی شوم
بارها شنیدمشان اما تازگی دارد هنوز
خوشحالم که می شنوم
دلم بهانه تو را می گیرد
خودم اینجا دلم در جاده سبز در پرواز
دلم آتش می خواهد
کتاب ها و کلیدها را پس می زنم
و تو را می فشارم
بی پروا عاشقم
آب روی آتشم نباش
و اگر فردایی نباشد
بیا امروز رنگ بازی کنیم
من قرمزم تو را چه رنگی کنیم؟
1 Comments:
زندگی را در آغوش بگیر تا همیشه احساسش کنی
رقص در زیر باران همیشه یاد آور تپشهای قلب است د ر هنگام دیدنش
زندگی رنگ ندارد
بویش از دور دستها به مشامم آشناست
شاید فصل وداع پایان یافته باشد
زیبا بود
Post a Comment
<< Home