Sunday, January 14, 2007

روياي قرمز

چه طور هيجانم را پنهان كنم
هنوز خودم را پيدا نكرده ام
كه در يك آن رو به رويم مي ايستي
در چشمانم آنچنان عميق نگاه مي كني
كه مثل هميشه توي دلم چيزي خالي مي شود
سرم را بالا مي گيرم تا بهتر چشمانت را ببينم
موهايم را دور چنگالت مي پيچي
و من ناخن هايم را در تنت مي فشرم
پلك هايم چه بي رحم سنگينند تا نگذارند ببينم
بوي عطري خوش و وحشي در فضا مي پيچد
صداي موسيقي طنين مي اندازد بر تمام رگ هايم
...
بيدارم نكنيد...مي خواهم در اين رويا بميرم

7 Comments:

Anonymous Anonymous said...

رویای زیبایس و قابل حس

1/14/2007 11:36 PM  
Anonymous Anonymous said...

:D
hichish ba in range ghermez malum nissssssssssss

1/15/2007 7:41 AM  
Anonymous Anonymous said...

dus daram vaghti changalha ro furu mikonim tu badane baghie
:D

1/15/2007 9:37 AM  
Anonymous Anonymous said...

می
خو
ا
هم
.
.
.
ر
و
ی
ا
.
.
.
ب
م
ی
ر
م
.
.
.
سلام...

1/15/2007 10:35 AM  
Anonymous Anonymous said...

.پدیده جان سلام
شما هم چقدر ساده اید ها، ادرار اگه
فروشی بود که من خودم تا حالا
میلیاردر شده بودم!! نه بابا، هم
از من بیمار غریب ادرار گرفتن و هم
.ده یورو دوست عزیز
.رویای قرمزتو خیلی قشنگ سرودی
.عاشق و سهی بمان
.همیشه شاد و همیشه خندان باشی
.سعید از برلین

1/16/2007 7:33 PM  
Anonymous Anonymous said...

salam, ali minevisin, kheyli khushhalam ke ba weblogetun ashna shuda, va khushhaltar misham age betunam duste basham baratun

1/19/2007 11:11 AM  
Anonymous Anonymous said...

Che jaleba !!! man o to dige kooolak kardim ba tafahom ....:))

1/23/2007 2:21 PM  

Post a Comment

<< Home