رقص
به حرکت پا
کاریت نباشد
بانوی من
خدا نشسته آنجا
نگاه می کند
به پیچش دست های تو
به پاهای من
تنها نشسته آنجا
مبهوت
باز هم دیر رسیده است
من پا عوض می کنم
تو بخند
گردش دست هات
مال من؟
ذره ذره در آغوشت جا بگیرم؟
ذره ذره ببوسمت؟
لباس هات را
ذره ذره
به باد بدهم؟
تو را مزه مزه کنم؟
با دلتنگی ات چه کنم؟
آقای من
بیا با این آهنگ برقصیم
به حرکت پا
کاریت نباشد
چرخش دست هات مال من؟
"عباس معروفی"
1 Comments:
دلم برايت تنگ شده بود/.
Post a Comment
<< Home